khale-maryam

خاطرات 7 مرداد

خاله ی من  دیروز٧ مرداد رفت دلم واسش خیلی تنگ شده رفتیم فرودگاه امام خمینی اونجا چون پاسپورت داشتیم می تونستیم بریم تو با خالم رفتیم ساکارو دادیم  خدارو شکر ترازو خراب بود خالم گفت باید برم خلاصه بوس و خدا حافظی و بغل  ما هم رفتیم بیرون سوار ماشین شدیم رفتیم بهشت زهرا فاتحه دادیم و اومدیم خونه همون لحظه افطار شد افطاری خوردیمو سریال خداحافظ بچه و خنده بازارو راز پنهان و چمدان و دلنوازان رو نگاه کردیم  بعد خوابیدیم   ...
7 مرداد 1391

شعر

خاله نازنین من میون خاله ها تکه یه بچه کوچیک داره که خوشپل و با نمکه گاهی به خونمون می آید گاهی میرم به خونشون همیشه دوست داشتنیه خاله خوب و مهربون
2 مرداد 1391
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به khale-maryam می باشد